به گزارش جام جم آنلاین، سیدمجتبی جلالزاده: از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تاکنون، سیاستمداران آمریکایی میکوشند تا بهجای تکیه بر قدرت سخت نظامی، از ابزارهای نرم نفوذ فرهنگی نیز جهت تغییر ارزشها در کشورها بهره برده و بهگونهای نامحسوس سلبریتیها و کنشگران مدنی را جذب کنند.
هرچند توصیه نظریهپردازان تئوری قدرت نرم مانند جوزف نای این است که این نفوذ بدون برجای گذاشتن هرگونه ردپای سیاسی باشد، اما گاهی دُم خروس مداخلات سیاسی از تصمیمات و موضعگیریهای ظاهرا فرهنگی و هنری بیرون میزند.
نمونه جدید چنین رویکردی را میشود در اهدای جایزه گرمی به یک ترانه سیاسی در ایران دید که از سوی بانوی اول آمریکا اعطا شد؛ نشانهای واضح از دخالت مستقیم کاخ سفید در تصمیمات جشنوارهای در آمریکا.
این اولین بار نیست که بانوی اول آمریکا دست دولت این کشور در خطدهی به سلبریتیهای کشورهای دیگر را رو میکند. پیش از این میشل اوباما دیگر بانوی اول آمریکا جایزه فیلم آرگو را اهدا کرد؛ فیلمی سیاسی که مربوط به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی بود.
به این ترتیب روشن است که جشنوارهها، جوایز و رویدادهای ظاهرا غیرسیاسی که از سوی رسانههای غربی با رنگ و لعابی ویژه پوشش داده میشود، عملا ابزاری سیاسی در دستان دولتمردان آمریکایی است تا بوسیله آن، هنرمندان و چهرهها در دیگر کشورها را مدیریت کنند.
اینکه جشنواره برلین تصمیم میگیرد فیلمهای ایرانی را بایکوت کند یا جشنواره کن به فیلمهای ضدایرانی جایزه میدهد، هیچکدام اتفاقی نیست و پشتپردههایی مشابه دارد.
پیش از این و در جریان رفتارهای ورزشی در جام جهانی بهخوبی مشخص شد که شعار «ورزش سیاسی نیست» دروغی مضحک است و حالا با ایفای نقش دوباره بانوی اول آمریکا، روشن شد که شعار «فرهنگ و جوایز غیرسیاسی» نیز توخالیست و همه باید مراقب تلههای ظاهرا فرهنگی، هنری، علمی و رسانهای برای تور کردن چهرهها باشند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد